در کشور ما ایران و حتی در بین ایرانیان خارج از کشور کسی یافت نمی شود که تاکنون در بهمن ماه سرود انقلابی " بهاران خجسته باد " را نشنیده باشد . بسیاری از ما ایرانیان سابقه و قدمت این شعر را 20 یا 30 سال پیش و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی می دانیم ، اما حقیقت چیزی دیگر است .
ابتدائن اشاره می کنم این شعر در سال 1961 و چند هفته پس از قتل پاتریس لومومبا ( مبارز آزادیخواه و رهبر جنبش آزادیخواه کنگو ) سروده شد . سراینده ی این شعر سرهنگ عبداله بهزادی ( از اعضاء حزب توده و نماینده ی وقت مجلس ) بود و انگیزه ی ایشان از سرودن این شعر ابراز همدلی و همدردی با بانو " پاولین لومومبا " همسر پاتریس لومومبا بود . البته اندکی پس از ایشان فریدون مشیری نیز در سروده ی " اشکی بر گذرگاه تاریخ " این رویداد تلخ را به قلم کشیده بود :
« قرن ما ، روزگار مرگ انسانیت است .
سینۀ دنیا ز خوبیها تهیست .
صحبت از آزادگی ، پاکی ، مروت ابلهیست .
صحبت از « موسی » و « عیسی » و « محمد » نابجاست ،
قرن « موسی چمبه » هاست . . .»
اما پاتریس لومومبا که بود ؟ پاتریس لومومبا رهبر جنبش آزادیخواه کنگو و سیاستمدار و اولین نخستوزیر کشور کنگو بود . وی بدلیل مبارزات ضد استعماری اش پس از نزدیک 10 هفته نخست وزیری طی توطئهی سیا و دولت بلژیک توسط رئیس جمهور وقت کنگو عزل و پس از آن متواری گشت ، اما سرانجام دستگیر و پس از مدتها تحمل زندان و شکنجه های متعدد به همراه دو تن از وزرای وفادارش به دستور سرهنگ موبوتو سه سه سه کو ( دیکتاتور کنگو ) و به دست مزدوران موسی چمبه ( سردسته جدایی طلبان کاتانگا ) تیرباران گردیده و جسدشان قطعه قطعه گردید و در اسید انداخته شد و بقایای اجساد هم در آتش سوزانده شدند .
مرگ فجیع و مظلومانه ی پاتریس لومومبا و همراهانش ، تأثیر خود را بر ادبیات و از جمله در شعر شاعران معاصر ایرانی در قالب سروده های توأم با همدردی و حس همبستگی انسانی نشان داد .
اما شعر " بهاران خجسته باد " از سرهنگ دکتر عبداله بهزادی چند هفته بعد از کشته شدن پاتریس لومومبا ، اولین اظهار همدردی و همدلی یک شاعر ایرانی درباره ی مرگ این مبارز انقلابی بود . شاعر در بخشی از شعر که حامل پیام اصلی شعر است و ما تاکنون ندیده و نشنیده ایم می گوید :
" به بانوی سوگوار ، که در ماتم شهید
بنالید و زان نوا ، دل عالمی تپید
بهاران خجستهباد "
سالها بعد پس از سرودن این شعر توسط عبداله بهزادی ، کرامت دانشیان با ابیاتی از این شعر و با صدای دلنشین خود سرودی می سازد که حتی دانش آموزانش در روستایی از توابع لالی خوزستان نیز به خواندن آن بجای سرود ملی شاهنشاهی اقدام می کنند . پس از دستگیری و اعدام کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی در 29 بهمن 52 به جرم اقدام علیه امنیت کشور ، دوستان و همراهان این دو مبارز به پیشنهاد پدرام اکبری تصمیم به بازخوانی این سرود انقلابی می گیرند و با سختی های فراوان و با حداقل امکانات موجود آن روزها ، این سرود را در روز 25 بهمن ماه 57 ساخته و در 29 بهمن ، مصادف با سالروز اعدام کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی از رادیو و تلویزیون پخش می شود .
خوانندگان این سرودی که ما سالهاست می شنویم فرهاد مافی ، عبداله قهرمانی ، علی برفچی ، پدرام اکبری ، ابوالفضل قهرمانی ، حسن فخار بوده و آهنگسازی این اثر را اسفندیار منفردزاده و ضبط آن را رحیم شبخیز در منزل شخصی منفردزاده عهده دار بوده اند .
واقعیت این است که این شعر به همسر پاتریس لومومبا هدیه ، و در تسلا و همدردی با او سروده شده بود . شاید همسر داغدار آن رهبر انقلابی فقید ، هیچ زمانی از این همدلی شاعر ایرانی آگاه نشده باشد ، اما همین چند بیت از بهمن ماه سال پنجاه و هفت تا امروز سرود انقلاب ما بوده و هست .
سلام
ممنونم.
موفق باشین
محمود جان نوشته بسیار زیبایی بود و از اینکه این مطالبی که حس و شور انقلابی را در شما جوانان عزیز بیدار کرده و همچنان تازگی خود را حفظ نموده است، روایت می کنی و دانش می بخشی بر خود می بالم. این گفتار امروز بعد از گذشت سالها هنوز با همان شور و حال آن سال ها بیان شد و اندکی تفکر گذرا نیز از ذهنمان گذشت. سپاس و شادکام و پیروز باشید